لوگوی جشنواره ولوگوی ما
درباره ما اهميت وقف و بركات فردی و اجتماعی ناشی از آن از
جمله موضوعاتی است كه در آيات و احاديث بيشماری مورد توجه قرار گرفته كه از جمله
آنها میتوان به آيه 261 سوره مباركه بقره اشاره كرد كه طی آن اين عمل خير انسان،
چند برابر در درگاه خداوند مستحق پاداش است. امید است با این فریضه که از طریق آیه 261سوره بقره نیز به ما مسلمانان پیشنهاد شده عمل نماییم | به مناسبت آغاز هفته وقفاگرچه فرهنگ اسلامي بود كه واژه “ وقف ” را به ايران زمين منتقل كرد اما محتواي اين واژه ، به دليل ماهيت انساني اش، در دوران تمدني پيش از اسلام هم مصاديق بسيار فراواني داشت، به همين دليل هم بود كه با وجود پيش زمينه عميق ديني اي كه واژه وقف را همراهي وهمياري مي كرد، معناي اين واژه در فرهنگ ايران پس از اسلام هم گسترش پيدا كرد و شامل مصداق هاي بسيار متفاوتي شد كه از انگيزه هايي بعضا غير ديني، و البته نه ضد ديني، بهره مي بردند. اسلام به ايرانيان آموخته بود كه وقف را نه يك وظيفه، كه يك عمل مختارانه و صد البته شريعت پسندانه و ديني به شمار آورند. وقف، بخشيدن قسمتي از دارايي شخصي بود كه معمولا جنبه مالي صرف نداشت و در دوران صدر اسلام بيشتر شامل بخشي از يك عمارت، تكه اي زمين، نخلستاني كوچك، زميني باير و يا مزرعه اي حاصلخيز مي شد. واقف قصد انحصارگرايي ندارد. او با اين كار از فروپاشيدگي نهادهاي متمركزي جلوگيري مي كند كه احتمالاً به مرور زمان و با سعي فراوان ديگران فراهم آمده اند و افراد جامعه از همين تمركز است كه بهره مي برند. وقف چند تفاوت اساسي با خمس و زكات و وظايفي اين چنيني داشت. 1- خمس و زكات، به عنوان يك وظيفه شخصي، علاوه بر سهمي كه در پالايش دروني مومنان داشت، نقش مهمي هم در اقتصاد حكومت وقت ايفا مي كرد. ميزان آن محاسبه شده بود و حاكمان اسلامي مي توانستند از طريق آن به بخشي از نيازهاي مالي مردمان، سامان ببخشند. ميانگين خمس و زكاتي كه در انتهاي هر سال مالي جمع آوري مي شد نيز قابل اندازه گيري و برنامه ريزي بود. 2- موارد مصرف خمس و زكات هم تقريبا مشخص بود و استفاده از آنها در موارد غير متعارف، تقريبا نامعمول و ناممكن بود. 3- «وظيفه» بودن خمس و زكات و واجب عيني بودنشان، ماهيت آنها را متفاوت و متمايز از دستورات ديني ديگري كرده بود كه تحت مقوله مستحب و يا حتي واجب كفايي مي گنجيدند؛ وقف در هر سه مورد با خمس و زكات تفاوت داشت. اولاً ميزان مشخص و معيني نداشت و امكان هيچ برنامه ريزي حساب شده اي بر اساس منافع جمعي حاصل از آن پديد نمي آمد، ثانياً مورد مصرف مشخصي نداشت و صاحب آن در تعيين نوع استفاده و كاربرد آن اختيار تام داشت . ثالثاً عملي مستحب بود، بدين معنا كه ناشي از انتخابي كاملا آزادانه و فارغ از الزامات قطعي ديني بود. اما سر اين تفاوت ها در چيست؟ شايد مهم ترين دليل تفاوت وقف با دستورات ديني اي نظير خمس و زكات در اين است كه مومنان در خلال انجام اين عمل، علاوه بر دست يافتن به خلوص ناشي از عمل زاهدانه كه از طريق عملي چون اهداي صدقه نيز حاصل مي شود، در يك فرآيند تاثيرگذاري مستقيم اجتماعي نيز شركت مي جويند؛ هنوز هم وقتي از جلوي هر كدام موقوفات از دكتر افشار مي گذريم، به خاطر انتخاب هاي شگفت انگيزش آرزو مي كنيم كه اي كاش امكان و تمتع كافي براي بخشيدن چنين موقوفاتي به اجتماع را داشتيم. از طريق اين عمل خاص است كه شخص مي تواند به گسترش و توسعه آن چيزي بپردازد كه به زعم او، در شرايط زماني و مكاني خاص ، به كار مردمان مي آيد و گره از كار آنان مي گشايد. واقف از طريق انتخاب بستر خاص مورد نظرش، هدفي را نشانه مي رود كه به نظرش، اهميتي اساسي تر از ساير اهداف دارد. از سوي ديگر براي وقف كننده اين امكان وجود دارد كه براي موقوفه خود، مصرف خاص تعريف كند و امكان بهره برداري هاي ديگر از آن را منتفي كند. بسيار ديده ايم قرآن ها و كتاب هايي را كه وقف يك مسجد يا كتابخانه خاص شده اند و واقف، جابه جايي آن ها را حتي براي مطالعه ممنوع كرده است. اين هم از محسنات سنت وقف است. واقف قصد انحصارگرايي ندارد. او با اين كار از فروپاشيدگي نهادهاي متمركزي جلوگيري مي كند كه احتمالاً به مرور زمان و با سعي فراوان ديگران فراهم آمده اند و افراد جامعه از همين تمركز است كه بهره مي برند. اگر هر كدام از كتاب هاي هر كتابخانه اي را به خانه يكي از دوستداران كتاب منتقل كنيم ، ديگر كتابخانه را خالي از معنا كرده ايم.
گروه دين و انديشه - مهدي سيف جمالي مربوط به موضوع : وقف وقرآن | درباره وقف موضوعات مطالب آرشیو مطالب |